اموات خود را از عذاب قبر و برزخ نجات دهید

اموات خود را از عذاب قبر و برزخ نجات دهید

برای مشاهده این کلیپ «فیلتـرشکن» خود را روشن کنید

عذاب قبر و برزخ چیست؟

تو کلیپ قبلی درباره ماهیت برزخ صحبت کردم و گفتم که اموات با بدن مثالی وارد برزخ میشن؛ بدنی که شکل و ظاهرش مثل بدن دنیایی ماست اما برخی از خواص ماده رو نداره؛ به محل بهشت و جهنم در برزخ هم اشاره کردم و به جایی رسیدیم که مومن با دیدن بهشت خود در قیامت خوشحال میشه؛ حالا میخوام به قسمت دوم و ادامه ماجرا بپردازیم؛ اگه قسمت اول رو ندیدین؛ لینکش رو انتهای همین کلیپ قرار میدم تا بتونین تماشا کنین

❤️❤️❤️❤️❤️

همونطور که انسان تو خواب با کابوسی بد زجر می‌کشه و با خوابی خوب شاد میشه، برزخیان هم تو عالم برزخ یا در عذابن و یا در راحتی به سر می‌برن

برخی از اعمال؛ مانند سبک شمردن نماز و یاری نکردن مظلومان و … سبب عذاب برزخی میشه. همچنین برخی از اعمال مانند؛ شهادت در راه خدا و تبلیغ دین و آگاه نمودن مردم نیز سبب رفاه و سعادت برزخی میشه.
غیر از کفار؛ برخی از مؤمنین هم در برزخ دچار عذاب میشن تا در روز قیامت از هر جهت پاک باشن. پیامبر اکرم (ص) فرمودند: “فشار قبر برای افراد با ایمان، کفاره گناه اسراف و ضایع کردن نعمت‌هایی است که در دست داشته است”

بطور کلی برزخیان به سه گروه تقسیم میشن که هر کدوم در جایی به سر می‌برن: مؤمنان، کافران و گروه مستضعفان

در روایتی از امام صادق (ع) نقل شده است که ارواح مؤمنان در حجره‌هایی از بهشت برزخی و ارواح کفار در حجره‌هایی از آتش به سر میبرن.

تو روایت دیگه ای اومده که ارواح مستضعفان در قبرهاشون نگه داشته میشن و از اونجا بو و رایحه‌ای از بهشت بهشون میرسه

در روایات دیگه ای گفته ارواح مؤمنان به وادی السلام میرن یا این که در شب‌های جمعه به نزد صخره‌ای در بیت المقدس میرن
این احادیث منافاتی با هم ندارن؛ چرا که ممکنه همه اینها در واقع یک جا باشن، یا اینکه ارواح مؤمنان برخی از اوقات در جایی و برخی از اوقات در جای دیگه ای باشن

ارواح کفار هم بنا به نقل روایات در حجره‌هایی از آتش یا در سرزمین حضرموت در پشت یمن و یا در وادی برهوت هستند.

اما ارواح مستضعفان فکری تو قبراشون تا روز قیامت میمونن و اگه اعمال صالحی داشته باشن، روزنه‌ای از بهشت به سوی قبرشون باز میشه و از اون بهره‌مند میشن

بنابراین میشه گفت که وضعیت ارواح پس از مرگ به مرتبه اونها بستگی داره

کسى که تعلقاتش به دنیا زیاده، تا بخواد مرگ و جون دادن و ترک دنیا و امور دنیایى رو باور کنه، طول میکشه
اونکه از متوسطان باشه، گویا به خوابى سنگین فرو رفته و هیچ خوابى نمیبینه تا با خواب خود، معذب یا متنعّم و شاد باشه و پس از پشت سرگذاشتن مراحل اوّلیه جون دادن و ورود به قبر؛ درک خاصى از حیات برزخى نخواهد داشت، اما اونا که در کمال ایمان از دنیا میرن و با تقویت روح؛ خود رو براى آخرت مهیا کرده بودن؛ چون یقین بهش داشتن؛ تو برزخ میتونن با ارواح مؤمنان ارتباط برقرار کنن و از احوال دوستان خود در دنیا؛ جویا بشن و از دیدار با ارواح سایر مؤمنان خوشحال و شاد میشن و براى زندگان دعا میکنن.

پس دیدار با یکدیگر و پرسش از احوال دیگران اختصاص به مومنین داره که داراى درجات ایمانى و عمل صالح بالایى باشن

امام صادق (ع) میفرمایند: “هنگامى که آدمى وارد قبر و برزخ شد، برزخیان به دیدار او میشتابند و اندکى او را آرام میگذارند تا وى به خود آید؛ زیرا از هول بزرگى گذشته و گردنه‏ ى خسته کننده‏ ى قبر، سؤال، فشار و… را پشت سر گذاشته است. سپس به او نزدیک شده؛ از حال دوستان و یاران پرس و جو میکنند. اگر در پاسخ بگوید هنوز در دنیاست، امیدوار میشوند که بعد از مرگ به آنان میپیوندد و اگر گفت: قبلاً درگذشته است، در این هنگام برزخیان میگویند سقوط کرد؛ یعنى گرفتار عذاب الاهى شد وگرنه او را نزد ما می آوردند.

از اسحاق بن عمّار نقل شده است از (امام کاظم ) (ع) پرسیدم آیا شخصى که از دنیا رفته، خانواده خویش را دیدار میکند یا نه؟ حضرت فرمودند: “آرى. سپس پرسیدم چند وقت به چند وقت؟ حضرت فرمود: بنا به منزلتى که نزد خدا دارد، هر هفته، هر ماه یا هر سال…” [29]

فراتر از این گونه افراد، اولیاى الاهی هستن که روحشون بعد از مرگ و رها کردن جسم مادى، قویتره و فعالیت گسترده‏ تری دارن؛ چون موانع دنیایى مثل تقیه و خفقان و امثال اینها برطرف شده و این گروه در حین مرگ به استقبال مؤمنان میان و سکرات مرگ رو براشون گوارا میکنن؛ و در قبر مونس اونها میشن و از عذاب تنهایى و وحشت نجاتش میدن و پس از طى مراحل اوّلیه، او رو به سایر دوستانش ملحق میکنن.

به همین دلیل؛ اولیای الهی نیازى به خبر گرفتن از ارواح در مورد زندگان ندارن؛ چرا که اینها محیط بر دنیا و برزخ هستن و از حال مؤمنان خالص به خصوص اونهایى که باهاشون در ارتباطن؛ و بهشون متوسل میشن، غافل نیستن

حالا بریم ببینیم خیراتی که برای اموات می کنیم سودمند هست یا نه؛ و بهترین خیرات چیه؟

اونچه از آیات و روایات برمیاد اینه که پس از مرگ با اینکه انسان دستش از دنیا کوتاهه، اما هر جایی که انسان “باقیات الصالحاتی” (کار خیر و اثر خوبی) از خود به جا گذاشته باشه، پس از مرگ هم از فواید اون بهره‌مند میشه.

مردی از امام صادق (ع) پرسید بعد از مرگ چه چیزهایی به انسان می‌رسد؟ حضرت فرمود: “روش نیکی که از خود به جا گذاشته باشد و بعد از او دیگران به آن عمل کنند، … و صدقه جاریه‌ای که از انسان به جا مانده باشد و فرزند صالحی که بعد از پدر و مادر برای آنها دعا کند

خیرات و اعمال نیکی که بازماندگان برای مردگان انجام میدن هم؛ از همین قبیله و نوعی باقیات الصالحاته.
برای مثال وقتی از یکی از ائمه پرسیده شد دعا و صدقه و نماز برای اموات فایده‌ای دارد و آیا به آنها می‌رسد؟ حضرت فرمودند: “بله”.

روایات دیگه ای با این مضمون موجوده که از مجموع اونها استفاده میشه که فایده خیرات برای اموات؛ آسایش بیشتر اونها در عالم برزخ و در نتیجه عالم قیامت رو به همراه داره

به عبارت دیگه، همون طوری که شخص گناهکار اگه در زندگی کارهای نیکی انجام بده به واسطه انجام کارهای نیک؛ و طبق آیات قرآن خداوند گناهان و آثار گناهان او رو محو میکنه، اگه دیگران کارهای نیک انجام بدن و ثوابش رو به فرد گناه کار هدیه کنن، این اعمال نیز باعث محو گناهان و آثار گناهان او در برزخ خواهد شد.

مسلماً وقتی که ثواب اعمال خیر دیگران که به فردی گناه کار هدیه میشه، به او برسه؛ اگه در حد جبران آثار سوء گناهان فرد گناه کار باشه، گناهانش نیز جبران خواهد شد و اصولاً این عدالت خداست که با اعمال نیک دیگران در حق گناه کار، گناهانی که در حد اون کارهای نیک هستند؛ بیامرزه.

همون طوری که تو این دنیا هم اگه کسی مرتکب خلافی بشه و خسارتی به دیگری وارد کنه، اگه شخص ثالثی این خسارت رو از طرف او جبران کنه، قطعاً شخص خسارت دیده راضی خواهد شد و اگه راضی نشه؛ مورد ملامت دیگران قرار می‌گیره و متهم به سختگیری و کینه توزی میشه.

بنابراین، هیچ جای تعجب و سؤال نیست که چطور گناه فرد گناه کار که از دنیا رفته؛ با اعمال و کارهای افراد دیگه جبران میشه.

بله اگه فرد اون قدر گناه و معصیت کرده که اگه تمام افراد نیکوکار هم کارهای نیک خودشون رو به او بدن؛ باز جبران گناهان بزرگ و بی شمار او رو نکنه، در این صورت هرگز با اعمال دیگران گناهان او آمرزیده نخواهد شد، بلکه از بار گناهان او کاسته میشه و در نتیجه خدا در عذاب او تخفیف خواهد داد.

و این یعنی اینکه خیرات زندگان در حق مردگان؛ در هر صورت سودمنده

البته، نباید از این نکته هم غفلت کنیم که معمولا دعای خالصانه و طلب آمرزش از خدا برای دیگران به دلیل خوبی‌ها و کارهای خیریه که دیگری در زندگی خود انجام داده و الا اگه فردی هیچ نقطه مثبتی در زندگی خود نداشته باشه و سراسر زندگیش آکنده از گناه باشه، کسی درباره او دعای خالصانه واقعی نخواهد کرد، حتی فرزندان و نزدیکان او!

و نزدیکان او، اگه خودشون افراد ناصالحی باشن که دعاشون مستجاب نمیشه و اگه افراد صالحی باشن که دل خوشی از او ندارن؛ امکان داره اصلأ دعاش نکنن

بنابراین، میشه گفت این اعمال در حقیقت نتیجه زندگی مؤمنانه و خوب اون فرده؛ البته با این تفاوت که کمی بعد از مرگش ظاهر شده…

پس بهتره خودمون برای خودمون؛ از قبل توشه ای بفرستیم…

پیرمردی در آخرین روزهای عمرش به پسرش وصیت کرد که بعد از مرگم چنین و چنان کن؛ پسر؛ پسر عاقل و دانایی بود…
پدر رو به پیاده روی دعوت کرد و چراغ گردسوز را آماده کرد…

حرکت کردن؛ پسر چراغ به دست؛ چند قدمی عقب تر از پدر راه میرفت؛ به پدرش گفت: جلوتو میبینی؛ پدر گفت به سختی

پسر گفت: وصیت هم همینطوره؛ آدمی که تا خودش زنده ست کاری میکنه؛ مثل منه که چراغ دستشه و بهره کافی از نور میبره؛ و آدمی که به بازماندگان وصیت میکنه؛ مثل توعه که بهره چندانی از نور نمیبره…