تفاوت شیعه و سنی در ازدواج موقت و صیغه
ازدواج موقت و تفاوت آن با صیغه شیعه و ازدواج مسیار اهل سنت
برای مشاهده این کلیپ باید «فیلـترشکن» شما روشن باشد
ازدواج موقت و تفاوت آن با صیغه شیعه و ازدواج مسیار اهل سنت
هرازگاهی تو گروههای تلگرامی شاهد بحث شیعه و سنی هستم و در کمال تعجب می بینم؛ برخی دوستان اهل سنت شیعه رو متهم میکنن به اعتقاد به صیغه و میگن صیغه زنای شرعی هست؛ توجه ندارن که اگه زناست؛ دیگه شرعی نیست و اگه شرعیه دیگه زنا نیست.
با این حال اونا میگن آیا حاضرید خواهر و مادر خودتون رو بدید به ما صیغه کنیم؛ مگه نمیگید صیغه شرعی هست؛ پس ناراحتی و عصبانیت نداره که…
هرچند یکی از علمای الازهر هم این رو بصورت علنی اظهار کرده و گفته در مواجهه با شیعیان اینطوری استدلال کنید؛ اما خیلی از دوستان از ازدواج مسیار اهل سنت خبر ندارن که امروز این دو تا رو؛ یعنی متعه در شیعه و ازدواج مسیار در اهل سنت رو مقایسه می کنم و پاسخ آیا حاضرید دختر و خواهر و مادرتون رو بدید صیغه کنیم رو یکبار برای همیشه میدم تا دوستان در برابر استدلالات بعدی ما خجالت زده نشن
❤️❤️❤️❤️❤️
ازدواج سنت پیامبره و جوونی که به سن بلوغ میرسه و نیاز جنسی پیدا میکنه؛ اگر شرایطش رو داره باید ازدواج دائم کنه تا به گناه نیفته؛ یا باید رهاش کرد تا آلوده به گناه بشه که فکر نمی کنم هیچ عقیل سلیم و وجدان پاکی این نسخه رو بپیچه؛ میمونه راه سوم که قرآن در آیه ۲۴ سوره نساء پیشنهاد داده و فرموده:
و زنانی را که متعه [= ازدواج موقت] میکنید، واجب است مهر آنها را بپردازید.
طبق اعتراف تمام علمای اسلام اعم از شیعه و سنی؛ متعه یعنی ازدواج موقت در زمان حیات پیامبر (ص) اسلام و به اعتراف عده ای تا اواسط خلافت خلیفه دوم بوده و این تو کتب اهل سنت هم هست؛ می دونیم حلال محمد تا قیامت حلال و حرام محمد هم تا قیامت حرام؛ بعد از وفات حضرت هم آیه جدیدی نازل نشده تا حکم رو نسخ و باطل کنه؛ خلیفه هم هیچ حقی نداره احکام رو نسخ کنه
بنابراین این حکم از نظر شرعی تا قیامت پابرجاست؛ هرچند در مقام عمل؛ توسط خلیفه دوم ممنوع شد تا جایی که امیر مومنان علی سلام الله علیه فرمود: اگر عمر از متعه نهی نمیکرد جز افراد بدبخت زنا نمیکردند (بلکه به متعه رو میآوردند)
در روایتی آمده است: آیه متعه در کتاب خدا نازل شد. پس ما آن را در زمان رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) انجام دادیم و قرآنی (آیهای) نازل نشد تا آن را حرام کند و رسول خدا هم از آن نهی نفرمودند. در این هنگام شخصی طبق نظر خودش هرچه خواست گفت (یعنی متعه را حرام کرد)
در ذیل این روایت بسیاری از شارحین گفتهاند که منظور عمر بن خطاب است که با نظر خودش متعه را حرام کرد.(۱۸۱)
بسیاری از صحابه و بزرگان علمای اهل سنت؛ بعد از عمر به متعه عمل کردن؛ مثلا عبدالعزیز بن عبدالملک بن جریج از بزرگان علمای امویین و فقیه و عالم مکه که در زمان خود یکی از ارکان اصلی روایت بود و روایات وی به وفور در صحاح سته یافت میشود ۹۰ زن متعهای داشت.
متعه با ازدواج دائم تفاوت هایی داره مثل اینکه نفقه و ارثی وجود نداره و مسائل دیگه ای که به جهت اختصار از اونها صرف نظر می کنم؛ برای کسب اطلاعات بیشتر میتونید به کتب فقهی و رساله مراجعه کنید.
یکی از مهمترین نکات اینه که بعد از پایان زمان متعه؛ زن باید عده نگه داره و نمیتونه بلافاصله با شخص دیگه ای ازدواج کنه؛ خیلی ها رو دیدم که این حکم رو نمیدونن؛ برای همینه که شبهاتی تو فضای مجازی دهن به دهن میچرخه و از صیغه یکساعته و یک روزه در فلان شهر حرف میزنه؛ در صورتی که چنین چیزی وجود نداره؛ چون دیگه این صیغه نیست و فحشاست.
اما نکته مهم اینه که صیغه برای شرایط خاص هست نه اینکه دختر باکره هر چند وقت یکبار به عقد کسی در بیاد؛ مثلاً ازدواج با زنان بیوه برای سرپرستی ایتام و پرداخت نفقه اونها؛ ازدواج در شرایط سخت؛ مثلاً مردی برای مدت طولانی به سفر کاری رفته و خوف گناه وجود داره؛ یا مثلاً زنی بارداره و ترس این هست همسرش به گناه بیفته و مسائلی مانند اینها…
لذا با توجه به آیه ۲۵ سوره نساء؛ ازدواج موقت برای پسر مجردی که میتونه نفس رو از گناه کنترل کنه نیست؛ بلکه بهتره صبر کنه و ازدواج دائم داشته باشه
با توجه به نکاتی که عرض کردم؛ پاسخ اون دوستانی که میگن پس شیعیان خواهرشونو بدن صیغه کنیم معلوم شد؛ حالا من یه سوال دارم از برادران اهل سنت؛ آیا عمل به صیغه که حکم خداست؛ خدایی که نسبت به بندگانش از همه غیرتمندتره؛ بهتره؛ یا اینکه طرف سرشو تو برف کنه و ناموسش هر روز با یکی باشه؟
مسلما خدا به نیاز بندگانش بیش از هرکسی آگاهه و میدونه غریزه جنسی سرکشه و شوخی بردار نیست؛ اما بریم سراغ ازدواج مسیار…
ازدواج مسیار نوعی ازدواج است که در سالهای اخیر در برخی از کشورهای اسلامی رواج یافته و مورد استقبال عدهای از زنان و مردان عرب واقع شده است. از آنجا که اهل تسنن ازدواج موقت را مشروع نمیدانند؛ برای پاسخ به نیازهای برخی از مردان و زنان جوان ازدواج مسیار را مطرح نمودهاند.
مسیار، نوعی ازدواج دائم است که در آن شرط میشود، زن حق نفقه و همخوابگی نداشته و شوهر مختار است، هروقت بخواهد نزد زن برود. زن نیز در زندگی خود آزاد بوده و مرد نسبت به وی ریاست و مدیریتی ندارد. نکته مهم این است که در این ازدواج تعادلی بین حقوق و تکالیف زوجین نمیباشد و زنان از بلاتکلیفی بیشتری رنج میبرند
به بیان ساده تر مسیار؛ ازدواج زنانی ست که مشکل مادی، مسکن و نفقه ندارند؛ ولی به دلیل بیوه بودن کسی با آنان ازدواج نمیکند و این زنان از حق نفقه، مسکن و مبیت صرف نظر میکنند و شوهر مختار است هر وقت میسر شد با وی ملاقات کند.
ازدواج موقت به دلیل زمان و مدت معلومی که دارد به نوعی به دست زوجه سپرده شده است. یعنی زن میتواند با قید مدت کوتاه یا مناسب با نیاز خود هر وقت که تمایل داشته باشد از قید زوجیت خارج شود. اما در ازدواج مسیار زن از حقوق مهمی که دارد چشمپوشی مینماید؛ ولی در عین حال چون عقدی دائم محسوب میشود، برای جدایی باید زوج وی را طلاق دهد و این مسأله موجب ظلم به زن میشود
در مورد حکم ازدواج مسیار بین علمای معاصر اهل سنت اختلاف نظر وجود دارد، برخی آن را جایز، برخی حرام و برخی قائل به توقف شدهاند.
برخی از علما قائل به حرمت این ازدواج شدهاند. عبدالغفار الشریف مینویسد: «ازدواج مسیار بدعت جدیدی است که انسانهای ضعیف النفس و کسانی که میخواهند از مسئولیتهای خانواده رها شوند آن را پدید آوردهاند و از طریق ازدواج نیاز جنسی خود را تحت عنوان شرعی برآورده میسازند؛ بنابراین ازدواج مسیار جایز نیست هر چند به صورت عقد شرعی باشد» (همان).
1-2-1-6) ادله حرمت
قائلین به حرمت به ادله ذیل استناد نمودهاند:
الف)- عقد مسیار با مقاصد شرعی ازدواج تنافی دارد. هدف از ازدواج در اسلام، تنها برآورده ساختن نیاز جنسی نیست؛ بلکه ازدواج سنت پیامبر (ص) است و برای معانی و مقاصد فردی، اجتماعی و دینی تشریع شده مانند: مودت و رحمت، سکون و آرامش، حفظ نوع انسانی، تعهد به صورت کامل و رعایت حقوق و تکالیف زوجین، اما ازدواج مسیار هیچکدام از این مقاصد را محقق نمیسازد (همان، ص181).
ب)- روش این ازدواج با نظام ازدواجی که شریعت اسلام آورده و بین مسلمانان مرسوم بوده، مخالف است و مسلمانان با چنین ازدواجی آشنا نیستند.
ج)- برخی از شروط این ازدواج، مخالف با مقتضای عقد است (مانند: اشتراط اسقاط نفقه و مبیت) لذا عقد باطل میشود. زوجه از حق نفقه و مبیت میگذرد، ولی در بسیاری از موارد نظرش عوض میشود، به ویژه بعد از درک اسرار زندگی زناشویی و آگاهی به حقوقی که شرعاً و عرفاً در ازدواج پیدا میکند.
د)- این نوع ازدواج راه ورود و مدخلی برای فساد و افساد خواهد بود، زیرا در آن مقدار مهر، ساده گرفته شده و زوج مسئولیت خانواده را به عهده نمیگیرد. لذا ازدواج و طلاق برای زوج آسان خواهد بود. ممکن است این ازدواج مخفی و بدون حضور ولیّ باشد. همه این موارد باعث میشود، تا ازدواج مسیار بازیچهای در دست هواپرستان شود.
هـ)- در صورتی که زن در این ازدواج دارای فرزند شود، دوری از شوهر و ارتباط کم با وی تاثیر منفی در تربیت و اخلاق فرزند خواهد گذاشت.