۳ کاری که عرش خدا را می لرزاند
3 کاری که عرش خدا را می لرزاند
برخی گناهان به قدری سنگین هستند که خوف ارتکاب آن لرزه بر اندام آدمی می اندازد؛ امروز به 3 کاری که عرش خدا را می لرزاند خواهیم پرداخت
از آنجا که برخی گناهان خانمان سوز است و ارتکاب آنان میتواند بنیان زندگی را متلاشی کند لازم است تا گناهان این چنینی را بیش از پیش شناخته و از آنها دوری گزینیم…
گناه در هر حال موجبات خشم خدا را در پی دارد… اما در این میان برخی گناهان از شدت بیشتری برخوردار است و میتوان گفت هم در عاقبت و هم در عقوبت آدمی تأثیر بسزایی خواهد داشت…
در میان گناهانی که عرش خدا را به لرزه در می آورد، امروز و در این مجال به موارد ذیل اشاراتی خواهیم داشت:
۱-خوردن مال یتیم
۲-انجام عمل زنای محصنه
۳-وقوع طلاق
خوردن مال یتیم و تبعات آن
بر هیچ کس پوشیده نیست خوردن مال دیگری و تضییع حقوق مردم امری ست ناپسند و خلاف اخلاق انسانی و منحصر به اسلام و گروه خاصی نیست بلکه در میان آحاد بشریت امری ست نکوهیده و مسبب آن، حقوق دیگران را نادیده گرفته، خواه مسلمان باشد و خواه غیر مسلمان… اما در این بین خوردن مال یتیم از جمله اموری ست که مورد نهی شدیدی واقع شده و خداوند متعال در قرآن مجید میفرماید: لا تَقرَبُوا مالَ الیَتیم…(آیه ۱۵۲ سوره مبارکه انعام / آیه ۳۴ سوره مبارکه اسراء) این تعبیر یعنی «لا تَقرَبُوا» نشان از اهمیت موضوع داشته و دیگران را از نزدیکی به مال یتیم بر حذر میدارد خواه عملی باشد یا فکری… براستی چرا این مقدار کوبنده بر این موضوع تأکید شده است؟
قدر مسلم همه میدانیم برای ادامه زندگی و امرار معاش، بحث اقتصادی از عوامل موثر در روند رو به تکامل بشر بوده و میتواند در سعادت و شقاوت فرد تأثیر بسزایی داشته باشد (البته تنها عامل و عامل اصلی نیست) و هر گاه این بخش از زندگی مختل شود، میتواند آثار مخرب فراوانی بجای گذارد… از آنجا که یتیم، پدر خود را از دست داده… پدری که مهمترین پشتوانه اقتصادی خانواده است (البته در زمین و بعد از خداوند رزاق) پدری که اسباب تأمین معاش و واسطه وصول رزق است … هیچ تکیه گاه دیگری را در ظاهر نمیبیند و اگر این خلأ (عدم وجود پدر) با خلأ اقتصادی توأم شود چه خواهد شد؟
این کودک اگر در مسیر طبیعی زندگی قرار گیرد و با فقر دست در گریبان باشد، از بسیاری امکانات و اسباب زندگی محروم خواهد بود و این محرومیت زمینه ساز بروز تخلفات اجتماعی خواهد شد و میتواند از او فردی بزهکار ساخته و پرداخته و تحویل جامعه دهد… این کودکی که میتوانست با وجود پدری زحمتکش همچون همسالان خود در مسیر تعالی قرار گیرد، اینک با فقدان پدر و از طرفی ضعف اقتصادی مواجه است و چه بسا این محرومیت مضاعف در آینده او، به خودی خود عامل بسیاری از ناهنجاریهای رفتاری کودک یتیم را به بار آورد…
از آنچه گفته شد، مشخص میشود چرا این همه تأکید بر عدم نزدیکی بر مال یتیم با نیت تصرف و تعدی به حقوقش بیان گردیده و البته در مقابل از دلسوزان خواسته تا با صیانت از مالی که ارث اوست، زمینه رشد و تعالی او را در آینده فراهم نمایند… مراقبت و نگهداری از اصل مال تا رسیدن کودک به سن رشد و بلوغ خود نمونه ای ست از زمینه سازی برای آسایش فرد یتیم… و اگر هر کس در این زمینه کوتاهی کند، میتوان گفت از مسببین بدبختی و غصه دار شدن یتیم خواهد بود…
آری اگر کسی تعدی و تجاوز در مال یتیم را بر خود فرض بداند و در تلاش باشد تا حقوق وی را پایمال نماید بداند عرش خدا را به لرزه در آورده و او را عذابی دردناک خواهد بود…
چنین اشخاصی گویا آتش میخورند:
إِنَّ الَّذِینَ یَأْکُلُونَ أَمْوَالَ الْیَتَامَى ظُلْماً إِنَّمَا یَأْکُلُونَ فِی بُطُونِهِمْ نَاراً وَ سَیَصْلَوْنَ سَعِیراً
کسانی که اموال یتیمان را به ظلم و ستم میخورند، (در حقیقت،) تنها آتش میخورند؛ و بزودی در شعلههای آتش (دوزخ) میسوزند.(آیه 10 سوره نساء)
زنای محصنه (ارتباط نامشروع با زن شوهردار)
دومین موردی که عرش الهی را به لرزه می آورد، انجام عمل قبیح زنای محصنه (ارتباط نامشروع با زن شوهر دار) است… اهمیت این موضوع تا جایی ست که خداوند متعال در آیه ۳۲ از سوره مبارکه اسراء چنین میفرماید:
و به زنا نزدیک مشوید چرا که آن همواره زشت و بد راهى است…
متأسفانه امروزه در جامعه شاهد آنیم که عده ای با در نظر نگرفتن حقوق دیگران و پیامدهای منفی این عمل غیر انسانی، در کمین بانوان جامعه هستند و از هیچ تلاشی در رسیدن به مقاصد شیطانی خود دریغ نمیکنند و این خود عوامل بسیاری دارد که از جمله آنها میتوان به ارتباطات مجازی اشاره نمود که از تبعات وجود ماهواره ها در منازل ایرانی هاست… چرا که ماهواره و شبکه های فارسی زبان با هدف گسستگی بنیانهای اخلاقی و اعتقادی خانواده ها شکل گرفته و چه بسا خانواده ها از آن غافلند و به مرور در این منجلاب گرفتار خواهند شد…
روابطی که در فیلمهای ماهواره تعریف میشود بر مبنای آزادی از نوع بی بند و باری بوده و در موارد متعددی تلاش شده تا تنوع طلبی و نیز تعدد طلبی را به بیننده القاء نماید!
وقتی زن یا مردی بیننده این مجموعه هاست ناخودآگاه گرایش به کثرت ارتباط پیدا میکند و همین نفسانیت موجب بروز خطای اعتقادی شده و در نهایت به ایجاد ارتباط نامشروع با جنس مخالف میانجامد…
از جمله آثار مخرب زنا میتوان فقر در مال و کم شدن روزی را نام برد، جوانی که مرتکب زنا میشود از بی برکتی عمر در امان نیست و دلیل بسیاری از مرگ و میرها همین زنای محصنه است…
از دیگر آثار مخرب زنا، گسستگی روابط عاطفی در خانواده هاست… چرا که وقتی شخص با دیگری بصورت پنهانی در ارتباط باشد، تمام احساس و عواطفش را بپای او میریزد و فرزند و همسر خود را از ابراز محبت محروم مینماید… دیگر هم و غمش میشود آشنای غریبی که او را فقط به جنسیت میشناسد و بس… او برای زندگی خود اهمیتی قائل نیست… از هر فرصتی استفاده میکند تا مهرش را نثار بیگانه ای کند که او را از عواطف مادرانه یا پدرانهاش دور نموده است…
وقتی شخص؛ آلوده رابطه ای این چنینی شد، دیگر از مدار انسانیت خارج میشود و حریم اخلاقی را زیر پا گذاشته و باورهایش را در معرض نابودی قرار میدهد…
زنا میتواند زمینه ساز وقوع طلاق باشد… زنا میتواند ارتکاب قتل را رقم زند… زنا میتواند در کاهش میزان ازدواج و افزایش سن ازدواج مؤثر باشد… زنا موجب نزول بلای الهی ست… زنا موجب پیری زودرس و مرگ خواهد بود؛ چرا که استرس ناشی از ارتباطات پنهانی خود میتواند از دلایل بروز سکته های قلبی باشد… وقتی زنا رواج داشته باشد، دیگر جوان به ازدواج فکر نمیکند چرا که او از لحاظ جنسی تأمین شده، اما آیا به لحاظ عاطفی و روانی هم تأمین شده است؟ همین میشود که سن ازدواج بالا میرود… همین میشود که اختلالات عصبی و بیماریهای روانی در جامعه افزایش می یابد…
از همه اینها هم که بگذریم زنا موجب برانگیختن خشم خداست و باعث میشود تا عرش الهی بلرزد، اگر فقط همین یک دلیل را برای نشان دادن زشتی زنا داشته باشیم، چقدر جسارت میخواهد تا با خدا چنین کند جوان زانی؟!
طلاق مورد سوم بحث امروز ماست…
البته از طلاق به عنوان منفورترین حلال خداوند یاد شده است… اما کدام طلاق است که مجوز دارد؟ آیا میتوان هر ازدواجی را به طلاق کشاند؟ آیا میتوان طلاق را در هر شرایطی جایز دانست؟ این چه حلالی ست که موجب لرزش عرش الهی ست؟
ابو ایوب انصاری قصد طلاق زن خود را داشت… خبر به پیامبر عظیم الشأن اسلام حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله رسید… حضرت فرمود: طلاق ام ایوب گناه است! از این سخن پیامبر استنباط میشود که برخی طلاقها حلال نیست؛ چرا که حلال نمیتواند گناه باشد؛ وقتی حضرت طلاقی را گناه میداند یعنی مجوزی برای انجام آن نیست و ما در جامعه شاهد برخی طلاقهای غیر ضرور هستیم که از مصادیق همین سخن پیامبر(ص) است…
زن و شوهری بخاطر نرفتن به مسافرت تقاضای طلاق میدهند!
زن و شوهری بخاطر خودرو تقاضای طلاق میدهند!
زن و شوهری بخاطر انتخاب نام کودک تازه متولد تقاضای طلاق میدهند!
با مراجعه به دادگاههای خانواده انسان متأثر میشود از نوع نگرش زوجهای جوان که با بهانه های بچه گانه درصددند تا دیگری را مغلوب نمایند و با طلاق خود را پیروز میدان بدانند!
خود طلاق تبعات اجتماعی فراوانی دارد که ابتدا بنیان خانواده را متلاشی میکند… کودکی آواره میشود… دو یا چند خانواده دیگر درگیر مناقشات زوجین میشوند… هزینه هایی که زندگی را تحت تأثیر قرار میدهد… طلاق همچنین به لحاظ روحی و روانی بر زوجین تأثیر منفی گذاشته و آنان را با شکست عاطفی دچار بیماریهایی عصبی میکند…
بیشتر طلاقها جنبه احساسی داشته و تصمیمی ست ناپخته و اکثرأ جوانان خام دچار آن میشوند…
وقتی در یک زندگی میزان تفاهم بالای ۵۰-۶۰ درصد وجود دارد، چه نیازی به طلاق و طلاق کشی ست؟
خانواده ها و بزرگان فامیل باید بکوشند تا ممانعت نمایند، اگر اختلافاتی بین زوجین وجود دارد بایست دست بکار شد (آیه ۳۵ سوره نساء)
نهاد خانواده و کانون گرم آن، مقدس ترین رکن جامعه اسلامی ست، وقتی دچار تزلزل گردد، میتواند جامعه اسلامی را به چالش کشانده و از درون متلاشی نماید، قوام جامعه اسلامی به دارا بودن خانواده اصیل و اسلامی ست، وقتی طلاق رواج پیدا کند، ارتباطات خارج از حدود اسلامی و بدون اطلاع خانواده ها گسترش می یابد و این خود یعنی اشاعه فحشا و رونق بی بند و باری…
آری اگر به تبعات طلاق کمی بیش از این بیاندیشیم و بدانیم که لرزه بر عرش الهی خواهیم انداخت، آن وقت است که قدر زندگی کنونی خود را بیشتر خواهیم دانست؛ چرا که یک زن مطلقه دیگر آن جایگاه سابق را در نظر اطرافیان و جامعه نخواهد داشت و اگر قرار باشد روزی ازدواج مجدد داشته باشد، حد اقل او را به عنوان یک زن مطلقه خواهند دید و این خود سرکوفتی ست برای تلاطمات زندگی جدید!
گذشته از این، ادامه زندگی جدیدی که موجب فروپاشی کانون گرم دیگری شده و خشم خدا را برانگیخته؛ نمیتواند برکتی الهی داشته و ثمره ای ماندگار بجا گذارد…
یکی از جنبه های شکل گیری طلاق دوری از موازین اخلاقی و شرعی ست، اگر با سیره نبوی و زندگی ائمه طاهرین سلام الله علیهم اجمعین بیشتر آشنا شویم، ایثار و از خود گذشتگی در زندگی را از حضرات معصومین سلام الله علیهم اجمعین خواهیم آموخت و این خود میتواند مانع از منازعات خانوادگی باشد…
به امید روزی که دیگر شاهد طلاق نباشیم…
لازم بذکر است زنا و خوردن مال یتیم از گناهان کبیره است.
تولید اختصاصی سایت مسلمان