فشار قبر – مدت، مقدار و عوامل آن
فشار قبر چیست؟
وقتی شخص متوفی را داخل قبر میگذارند، به سبب اعمالی که در دنیا داشته، عذاب و فشاری بر او وارد میشود که در اصطلاح عرف به آن «عذاب شب اول قبر» میگویند، این عذاب همگانی است؛ برای مؤمن خالص و کافر، حتی اگر دختر پیامبر باشد؛ وقتی عثمان، رقیه دختر رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم را شهید کرد؛ حضرت بر قبر او ایستاد و سر به آسمان بلند کرد، اشک از چشم مبارکش جاری شده و فرمود: به یادم آمد آنچه بر این مظلومه واقع شده، برایش رقت کردم و از خداوند رحیم خواستم که او را بر من ببخشد و فشار قبر به او نرسد. خداوند آن مظلومه را به حضرت بخشید.[1] شاید یکی از حکمتهای فشار قبر، قطع تعلقات دنیایی باشد؛ اشخاصی که به دنیا خیلی تعلق دارند و هیچ خبری از عالم (مافوق الطبیعه) ندارند و با مرگ هنوز به کلی قطع علاقه روح از جسد نشده است، (کنایه از عدم باور مرگ و اشاره به آیات 27 و 28 قیامت در مورد شخص محتضر) در قبر و در آب و تابوت یعنی در مراحل عقب موت، باز هم آنها را میفشارند تا اینکه به کلی قطع علاقه بشود؛ و جسم لطیف مثالی، این جسم کثیف (جسد) را رها نماید و امتیاز بین این و آن حاصل شود. عمده سختی جان دادن ناشی از تعلق روح است به بدن و به دنیا و به امور مادی و طبیعی؛ زیرا که هرکس خواهان بقاء وجود خود میباشد، این است که به سختی جان آنها از بدن خارج میشود، حتی آنکه شاید بعد از مرگ هم به کلی قطع علاقه ننماید، پس مجددأ آنها را فشار میدهند تا اینکه به کلی قطع علاقه بشود.[2]
مدت و مقدار فشار قبر
آنچه از روایات به دست میآید، وحشتناک بودن عذاب و فشار قبر است؛ تا جایی که میت در قبر این قدر گریه میکند که خشت لحد او تر میشود.[3] حتی بی جهت رم کردن گوسفندان و شتران طبق حدیثی که از نبی مکرم اسلام (صلی الله علیه و آله) نقل شده است، به دلیل عذاب کافران در قبر است. گناهکار ناپاک آن چنان سخت در فشار قبر قرار میگیرد که آرزوی برپائی قیامت دارد تا از آن فشار رهایی یابد.[4] و [5] چرا که از شدت فشار، مغز سرش از ناخنهای پایش خارج میگردد.[6] و [7]
معافیت از عذاب قبر
مدت و مقدار عذاب قبر، بستگی به میزان گناهان شخص دارد؛ لذا برخی یک لحظه، بعضی یک شبانه روز و عدهای یک هفته و… در رنج و ناراحتی بسر میبرند.[8] البته کسانی هم از عذاب قبر استثناء شدهاند؛ کسی که از ظهر 5 شنبه تا ظهر جمعه از دنیا برود؛ عذابی ندارد، چون هنگام نزول رحمت وارد بساط پروردگار میشود، از همین رو ایشان را هم، رحمت در برمیگیرد.[9]
وقتی ابوبصیر پرسید فشار قبر کجاست؟ امام سلام الله علیه فرمود: بر مؤمنان چیزی از فشار نیست.[10] علامه مجلسی (ره) با اشاره به آیه 170 سوره آلعمران میفرماید:…مؤمنین به واسطهی ایمان و اعمال نیکشان از فشار قبر و سایر عذابها در امانند.[11] که در انتهای این قسمت عوامل و دلایل فشار قبر و نجات از آن را ذکر میکنیم. اما ذکر یک نکته ضروری است و آن اینکه، منظور از مؤمن، گروه متدین مخلص است، به عبارت دیگر به معنای خاص است نه عام.
پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) فرمودند: فشار قبر برای مؤمن، سبب جبران اسراف و ضایع کردن نعمتهایی است که انجام داده است.[12] و [13] و [14] یعنی برای انسان مؤمن تصفیه و تطهیر از گناه است و برای غیر مؤمن عقوبت است.[15] بنابراین آنجا که میفرماید بر مؤمنان چیزی از فشار قبر نیست، منظور مؤمنان حقیقی است.
فشار قبر بر جسم است یا روح؟
شهید دستغیب (ره) به نقل از جلد 3 بحارالانوار و حقالیقین علامه مجلسی (ره) میفرماید: سؤال و فشار قبر در بدن اصلی است و روح به تمام یا بعض بدن (تا سینه یا کمر) برمیگردد که قدرت بر فهم و خطاب سؤال و جواب داشته باشد. با اینحال، ما از درون قبر خبر نداریم، به مثال زیر توجه کنید:
فردی پاکدامن در جامعه مورد اتهام قرار میگیرد و به سبب این تهمت به گوشهگیری و انزوا و طرد از جامعه دچار میگردد، فشارهای روحی و روانی او را در حالتی قرار میدهد که اگر دوستی به سراغش رود، با این جمله که سخت در فشارم مواجه خواهد بود؛ در صورتی که ظاهراً جسم او در فضایی وسیع توأم با آزادی قرار دارد؛ پس عذاب قبر این نیست که حتمأ دیوارههای قبر به هم نزدیک شده و میت را همچون فردی که لای منگنه گذاشتهاند؛ با فشار، استخوانهایش خرد، سلسله اعصابش قطع و در نهایت به سبب قطع شدن شریانهای اساسی، دار دنیا را وداع گوید؛ بلکه مقصود فشار نامرئی و غیر محسوسی است که در قبر برزخی، بر روح و جسد برزخی متوفی وارد میآید و او را به شدت ناراحت و معذب میسازد.[16]
از آنجا که انسان ترکیبی است از روح و جسم؛ لهذا در هر محل و مقام و عالمی باشد، تحقق و هویت وی بسته به این دو جنبه است؛ و البته نسبت به هر یک از این دو جنبه، او را لذت و المی است، چنانچه در این عالم مشاهده مینماییم که لذتهای روحانی غیر از لذتهای جسمانی است؛ ممکن است شخص همه طور از لذائذ جسمانی محظوظ باشد (آسایش داشته باشد) لکن از لذائذ روحانی محروم ماند، (آرامش نداشته باشد) همچون ثروتمندی که غرق وفور نعمت است اما خود را خوشبخت نمیداند.[17]
داستانی از عذاب و فشار قبر یکی از علما
در کتاب سیاحت غرب میخوانیم:
آن طومار و قوطیهای سربسته را در میان توبره پشتی نمودند و به روی سرم گذاردند و پس از آن قفسهی آهنینی که گویا از هفت جوش بود آوردند که به اندازهی بدن من بود و مرا در میان او جای دادند و پیچ و مهره و فنری که داشت پیچیدند؛ کمکم آن قفسه تنگ میشد و به حدی مرا در فشار انداخت که نفسم قطع شد و نتوانستم داد بزنم و آنها به عجلهی تمام پیچ و مهرهها را میپیچیدند تا جایی که به قدر تنورهی سماور کوچکی باریک شد و استخوانهایم همگی خرد شده و در هم شکست؛ روغن من که به صورت نفت سیاه بود، از من گرفته شد و هوش از من رفته و نفهمیدم چه به روزم آمد.[18] با این حال، در توسعه و فراخی قبر تفاوت است؛ برخی هفت ذراع، بعضی هفتاد ذراع و پارهای تا چشم کار میکند، در توسعه هستند؛ یعنی روحشان در توسعه است.[19] و این برای کسانی است که حسن خلق دارند.
مرحوم آقا نجفی قوچانی (ره) در ادامه اوضاع خود را شرح میدهد و می گوید: پس از فشار قبر، صورت و اعضایم از کثافات و کدورت طهارت یافته بود و شفافیت و درخشندگی داشت. پس از فشار قبر؛ دست هادی باعث رفع درد و رنج میشود.[20]
با این حساب باید بپذیریم، عذاب و فشار قبر هم بر روح است و هم بر جسم، چرا که اگر هر یک را رد کنیم؛ توجیهی ندارد، برای مثال از ائمه هدی صلوات الله علیهم اجمعین در مورد عذاب قبر کسانی که غرق میشوند و یا به دار کشیده میشوند، سؤال شده و ایشان فرمودهاند: پروردگار زمین و هوا یکی است، وحی میکند به هوا، پس فشار میدهد او را بدتر از فشار قبر. همچنین است آب دریا نسبت به غریق.[21]
آنچه مهم است، اصل وجود فشار قبر است نه کیفیت آن؛ علماء اسلام جز «ضرار بن عمرو» بر عذاب قبر درباره کافران و گنهکاران اتفاق نظر دارند.[22]
محقق دوانی در شرح «عقائد عضدیه» میگوید:
عذاب قبر برای مؤمن و فاسق و کافر ثابت است.[23]
فاسق کسی است که منکر مبانی اعتقادی دین نیست؛ اما در مقام عمل، به احکام شریعت و حلال و حرام دین پایبند نیست.
اگر کسی اعمال خوب و بد داشت، در قبر چه حالی دارد؟
شیخ بهایی از کتاب «اربعین» نقل میکند یکی از شیوخ رفیقی در قبرستان اصفهان داشت که همیشه بر سر مقبرهاش مشغول عبادت بود و شیخ، هر از گاهی به دیدنش میرفته است. از او سؤال میکند از عجائب قبرستان چه دیدهای؟ عرضه میدارد: روز قبل در قبرستان جنازهای را آوردند و در این گوشه دفن کردند و رفتند. هنگام غروب بوی گندی بلند شد و مرا ناراحت کرد. چنین بوی گندی در تمام عمر استشمام نکرده بودم، ناگاه هیکل موحش و سیاهی همانند سگ دیدم که بوی گند از او بود. این صورت نزدیک شد تا بر سر آن قبر ناپدید گردید، مقداری گذشت؛ بوی عطری بلند شد که در عمرم چنین بوی خوشی نشنیده بودم، در این هنگام صورت زیبا و دلربائی آمد و بر سر همان قبر محو شد (اینها عجائب عالم ملکوت است که به این صورتها ظاهر میشود) مقداری گذشت دیدم صورت زیبا از قبر بیرون آمد، ولی زخم خورده و خونآلود؛ گفتم پروردگارا به من بفهمان این دو صورت چه بود؟ به من فهماندند که آن صورت زیبا، اعمال نیکش بود و آن هیکل موحش، کارهای بدش؛ و چون افعال زشتش بیشتر بود، در قبر انیسش بود تا زمانی که پاک شود و نوبت صورت زیبا برسد.[24]
اگر مؤمنی توانایی برآوردن خواستهی برادر مؤمنی را داشته باشد و چنین نکند، خداوند در قبر او مار بزرگی بر او مسلط میکند تا همیشه انگشتان او را بگزد. و در روایت دیگر است که تا روز قیامت انگشتان او را بگزد.[25] و [26]
به کسی که ترک واجبی کرده (مثلاً دیده آبروی مظلومی در خطر است و به فریادش نرسیده است) گفته میشود: یکصد تازیانه از عذاب دربارهی تو حکم شده است؛ یک تازیانه به او میزنند، قبرش پر از آتش میشود.[27]
عوامل فشار قبر چیست؟
با بررسی کتب متعدد دریافتیم؛ به طور کلی تباه نمودن سنتها و ارتکاب گناهان خصوصاً برخی معاصی از عوامل فشار قبر است. آنچه سبب عذاب قبر مؤمنان و نیکان میشود:
1.غیبت که یک سوم عذاب قبر به خاطر آن است.
2.تهمت.
3.سخن چینی.
4.عیب جویی.
5.بدزبانی.
6.سبک شمردن نماز.
7.دوری نکردن از ترشحات بول.(شاید کنایه از رعایت نکردن پاکی و نجاست باشد)
8.رعایت نکردن حلال و حرام خدا.
9.رباخواری.
10.خوردن مال یتیم.
11.کمک نکردن به نیازمندان.
12.بدرفتاری و بدخلقی با خانواده.
13.دوری گزیدن مرد از همسر خویش.
14.ضایع نمودن نعمتهای الهی.
15.انکار ولایت.
عوامل کاهش عذاب قبر و نجات از فشار قبر چیست؟
1.دوستی اهل بیت.
پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: محبت و علاقهی به اهل بیتم در هفت جای بسیار هولناک سودمند و نجاتبخش است؛ هنگام مرگ در قبر، هنگام زنده شدن مردگان در قیامت، زمانی که نامهی عمل هر شخصی را به دستش بدهند، هنگام حساب و حضور در دادگاه الهی، زمان سنجش اعمال و هنگام عبور از صراط و پلی که بر روی دوزخ نهاده شده است.[28]
2.صلوات بر پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم):
پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: زیاد بر من صلوات بفرستید؛ زیرا صلوات بر من سبب نورانی شدن قبر است.[29]
3.نماز شب:
از حضرت علی سلام الله علیه منقول است که: هرکس نماز شب بخواند، دارای آثار فراوانی است از جمله: قبرش نورانی میشود و از عذاب قبر پناه داده میشود…[30]
4.رکوع کامل:
امام باقر سلام الله علیه فرمودند: هرکس در نمازش رکوع را درست انجام دهد، خداوند او را از وحشت قبر دور میدارد.[31]
5.انجام حج:
امام رضا سلام الله علیه فرمود: هرکس چهار بار حج انجام دهد، هرگز فشار قبر به او نمیرسد.[32]
6.زیارت امام حسین سلام الله علیه: در روایات میخوانیم که یکی از پاداشهایی که خداوند به زائر قبر امام حسین سلام الله علیه میدهد، آن است که او را از عذاب و فشار قبر نجات میدهد.[33] و [34]
7.تلاوت قرآن:
تلاوت سوره زخرف، تلاوت سوره نساء در روز جمعه، سوره قلم در فریضه یا نوافل، سوره تکاثر در وقت خواب و سوره ملک بالای سر قبر میت، از عوامل نجات از فشار قبر هستند.
8.نماز روز اول رجب: آنکه روز اول رجب ده رکعت نماز بخواند، در هر رکعت یک مرتبه «حمد» و سه مرتبه «توحید» تا از فتنهی قبر و عذاب روز قیامت محفوظ بماند. و در شب اول ماه رجب بعد از نماز مغرب، بیست رکعت با «حمد» و «توحید» خواندن برای دفع عذاب قبر نافع است.[35]
9. دو رکعت نماز در شب جمعه در هر رکعت، یک مرتبه «حمد» و 15 مرتبه «زلزال».
10.خواندن 30 رکعت نماز در شب نیمه رجب؛ در هر رکعت، یک مرتبه «حمد» و 10 مرتبه «توحید».(همچنین شب 16 و 17 رجب و شب اول شعبان 100 رکعت نماز و بعد از فراغت 50 مرتبه «توحید» و در شب 24 شعبان، 2 رکعت نماز، در هر رکعت یک مرتبه «حمد» و 10 مرتبه «نصر»؛ در روز نیمه رجب، 50 رکعت نماز به «حمد» و «توحید» و «فلق» و «ناس» مانند صد رکعت نماز شب عاشورا)
11. روزهی چهار روز از ماه رجب.[36]
12. مردن بین زوال روز پنجشنبه و جمعه.
13. دفن شدن در نجف اشرف.
14. قرار دادن دو چوب تر در قبر میت.
15. آب پاشیدن بر قبر که تا 40 روز یا 40 ماه بعید نیست مستحب باشد.[37]
16. ده مرتبه ذکر که در عقبه سکرات موت است و در جلد 87 بحارالانوار، ص 5 باب 47 (چاپ بیروت) آمده است. شیخ کفعمی از حضرت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله وسلم) روایت کرده است: هرکس هر روز این دعا را بخواند، حق تعالی چهار هزار گناه کبیره او را بیامرزد و او را از سکرات مرگ و فشار قبر و صد هزار هول قیامت نجات دهد و از شرّ شیطان و لشکرهای او محفوظ گردد و دینش ادا شود و غـمّ و هـمّش زایل گردد؛[38] و آن این است:
أعدَدتُ لِکُلِّ هَولٍ لا اله الا الله ، وَ لِکُل هَـمٍّ وَ غـَمّ ما شاءَ الله، وَ لِکُلّ نِعمَهٍ الحَمدُ للهِ ، وَ لِکُلِّ رَخاءٍ اَلشُّکرُ للهِ ، وَ لِکُلِّ اُعجُوبَهٍ سُبحانَ الله ، وَ لِکُلِّ ذَنبٍ اَستَغفِرُ الله ،وَ لِکُلِّ مُصیبَهٍ إنّا للهِ وَ إنّا إلَیهِ راجِعُونَ، وَ لِکُلِّ ضیقٍ حَسبیَ الله، وَ لِکُلّ قضاءٍ وَ قَدَرٍ تَوَکّلتُ عَلَی الله وَ لِکُلّ عَدُوّ اعتَصَمَت بِاللهِ ، وَ لِکُلِّ طاعَهٍ وَ مَعصیَهٍ لا حَولَ وَ لا قوَّهَ إلا بالله العَلیِّ العَظیمِ.
به معنای:
برای هر ترسی «لا اله الا الله» و برای هر غم و اندوهی «ما شاء الله» و برای هر نعمتی «الحمد لله» و برای هر آسایشی «الشکر لله» و برای هر چیز شگفتآوری «سبحان الله» و برای هر گناهی «استغفر الله» و برای هر مصیبتی «انا لله و انا الیه راجعون» و برای هر سختی و دشواری «حسبی الله» و برای هر قضا و قدر «توکلت علی الله» و برای هر دشمنی «اعتَصمتُ بالله» و برای هر طاعت و گناهی «لا حول و لا قوه الا بالله العلی العظیم» آماده نمودهایم.
17. از حضرت رسول (صلی الله علیه و آله و سلم) روایت شده که هرکس نزد قبر میتی که دفن شده، بایستد و سه مرتبه بگوید:«اَللّهُمَّ اِنّی اَسأَلُکَ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّد اَن لا تُعَذِّبَ هذَا المَیِّتَ» (یعنی: پروردگارا به حق محمد و آل محمد:از تو میخواهم که این میت را عذاب نکنی) خداوند تا روز دمیدن در صور، عذاب را از میت برمیدارد.[39] و [40]
18. صدقه و نماز مخصوص که 2 رکعت است؛ در رکعت اول بعد از حمد، توحید و در رکعت دوم بعد از حمد، 10 مرتبه تکاثر و بعد از اتمام نماز بگوید:
اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّد، وَابعَث ثَوابَها اِلی قَبرِ ذلِکَ المَیِّتِ فُلانِ بِن فُلانٍ
خدایا بر محمد و آل او درود بفرست و ثواب این نماز را به قبر این میت بهنام…برسان.(در جای خالی نام میت و پدرش را ذکر کنید)[41]
19.نماز وحشت[42]
20.مستحب است به هنگام ولادت، کام طفل را با تربت امام حسین سلام الله علیه متبرک نمایند و به هنگام مرگ برای آرامش او، و جلوگیری از وحشت قبر و فشار آن، با تربت سیدالشهدا سلام الله علیه دفن نمایند.[43] از جمله اموری که برای میت مؤثر است، گذاشتن تربت حضرت ابی عبدالله الحسین سلام الله علیه در قبر و کفن است؛ همچنین مسح کردن پیشانی و دو کف دستها با تربت.[44]
21. ذکر روزانه صد مرتبه«لا اِلهَ اِلَّا اللهُ المَلِکُ الحَقُّ المّبینُ»
22.نماز لیلهالرغائب قبل از خواب.
23. روزهی 12 روز از ماه شعبان.
24. عیادت از بیمار.[45]
هرچند عالم قبر جزئی از برزخ است، اما از آنجا که گستردگی مباحث و منازل هولناک قبر؛ میطلبید تا جزئیاتی از آن مذکور افتد؛ آن را بهصورت جداگانه مطرح کردیم.
لازم بذکر است مباحثی که گذشت بر اساس سلیقه نگارنده به چینش در آمد؛ و از آنجا که به اصل مطلب خدشه ای وارد نمیشد، عالم قبر اینگونه به تصویر کشیده شد.
درواقع آنچه بیان شد، مقدمات برزخ بود؛ اما به تشخیص نگارنده، ادامه مباحث را در فصل مجزایی که در پیش است، مطالعه خواهید کرد.
منبع : کتاب فراموشی مصیر مهمترین دلیل انحراف و گرفتاری بشر
1. معاد شهید دستغیب، ص 52
2. معاد یا آخرین سیر بشر، ص 64 و 65
3. معاد یا آخرین سیر بشر، ص 93
4. فروع کافی، ج 3، ص 233
5. عالم برزخ در چند قدمی ما، ص 113
6. لئالی الاخبار، ج 5، ص 29
7. عالم برزخ در چند قدمی ما، ص 112
8. حیات پس از مرگ، ص 152
9. معاد شهید دستغیب، ص 77
10. حقالیقین، ص 405
11. بحارالانوار، ج 6، ص 209
12. بحارالانوار، ج 6، ص 221
13. معاد در پرتو قرآن و حدیث، ص 128-130
14. امالی صدوق، ص 322
15. معاد در پرتو قرآن و حدیث، ص 128
16. معاد از نظر روح و جسم، ج 1، ص 255
17. معاد یا آخرین سیر بشر، ص 201 با تغییر
18. سیاحت غرب، صص 32-34
19. معاد شهید دستغیب، ص 54
20. سیاحت غرب، صص 31 و 32 و 36
21. معاد شهید دستغیب، ص 53
22. بحارالانوار…نقل از رساله اجوبه المسائل السرویه
23. معاد، انسان و جهان، ص 201
24. معاد شهید دستغیب، صص 50 و 51
25. بحارالانوار، ج 74، ص 330/ اصول کافی، ج 2، ص 196 باب قضاء حاجه المؤمن-حدیث 13
26. منازلالآخره، ص 40/عالم برزخ در چند قدمی ما، ص 203
27. معاد شهید دستغیب، ص 48 با اندکی تفاوت
28. بحارالانوار، ج 7، ص 248
29. بحارالانوار، ج 94، ص 71
30. من لا یحضره الفقیه، ج 1، ص 476
31. بحارالانوار، ج 6، ص 244
32. من لا یحضره الفقیه، ج 2، ص 217
33. کاملالزیارات، ص 143
34. معاد در پرتو قرآن و حدیث، صص 131-133
35. اقبالالاعمال، ص 629
36. اقبالالاعمال، ص 651
37. عروه الوثقی، ص 140
38. مصباح کفعمی، ص 514، فصل 43
39. بحارالانوار، ج 82، ص 53
40. موارد 7-17 از صص 40-44 منازلالآخره
41. فلاحالسائل، ص 86/ بحار، ج 91، ص 219
42. عالم برزخ در چند قدمی ما، قبل از ص 131
43. معاد در پرتو قرآن و حدیث، ص 133
44. معاد شهید دستغیب، ص 78
45. موارد 21-24 از ص 37منازلالآخره