سفید شدن موی سر با دیدن عذاب قبر

سفید شدن موی سر با دیدن عذاب قبر

حضرت زهرا سلام الله علیها فرمودند:
اِنَّ السَّعید، کُلَّ السَّعید، حَقَّ السَّعید مَن أَحَبَّ عَلِیّاً فی حَیاتِهِ وَ بَعدَ مَوتِهِ؛

همانا سعادتمند (به معنای) کامل و حقیقی کسی است که امام علی (سلام الله علیه) را در دوران زندگی و پس از مرگش دوست داشته باشد.
(مجمع‌ الزوائد علامه‌ هیثمى‌ ، ج‌ ۹ ، ص‌ ۱۳۲)

مرحوم علامه طباطبایی (صاحب تفسیر گرانقدر المیزان) نقل فرمودند: استاد ما عارف برجسته «حاج میرزا علی آقای قاضی» می فرمودند: در نجف اشرف در نزدیکی منزل ما؛ مادر یکی از دخترهای اِفَندی ها (سنی های دولت عثمانی) فوت کرد. این دختر در مرگ مادر، بسیار ضجّه و گریه می کرد و جدأ ناراحت بود و با تشییع کنندگان تا کنار قبر مادرش آمد و آنقدر گریه و ناله کرد که همه حاضران به گریه افتادند.

هنگامی که جنازه مادر را در میان قبر گذاشتند؛ دختر فریاد می زد: من از مادرم جدا نمی شوم؛ هر چه خواستند او را آرام کنند؛ مفید واقع نشد، دیدند اگر بخواهند با اجبار دختر را از مادر جدا کنند، ممکن است جانش به خطر بیفتد؛ سرانجام بنا شد دختر را در قبر مادرش بخوابانند؛ و دختر هم پهلوی بدن مادر در قبر بماند، ولی روی قبر را از خاک انباشته نکنند و فقط روی قبر را با تخته ای بپوشانند و دریچه ای هم بگذارند تا دختر نمیرد و هر وقت خواست از آن دریچه بیرون آید.

دختر در شب اول قبر؛ کنار مادر خوابید؛ فردا آمدند و سرپوش را برداشتند تا ببینند بر سر دختر چه آمده است. دیدند تمام موهای سرش سفید شده است. پرسیدند چرا این طور شده ای؟
در پاسخ گفت: شب کنار جنازه مادرم در قبر خوابیدم؛ ناگاه دیدم دو نفر از فرشتگان آمدند و در دو طرف ایستادند و یک شخص محترمی هم آمد و در وسط ایستاد؛ آن دو فرشته مشغول سؤال از عقاید مادرم شدند و او جواب می داد. سؤال از توحید نمودند؛ درست جواب داد، سؤال از نبوت نمودند؛ درست جواب داد که پیامبر من محمد بن عبدالله (صلی الله علیه و آله) است؛ تا اینکه پرسیدند: امام تو کیست؟ آن مرد محترم که در وسط ایستاده بود فرمود: «لَستُ لَها بِاِمام»: «من امام او نیستم» (آن مرد محترم امیرالمؤمنین علی سلام الله علیه بودند) در این هنگام آن دو فرشته چنان گرز بر سر مادرم زدند که آتش آن به سوی آسمان زبانه می کشید.

من بر اثر وحشت و ترس زیاد به این وضع که می بینید (که همه موهای سرم سفید شده) درآمدم.

مرحوم قاضی می فرمودند: چون تمام طایفه آن دختر، در مذهب اهل تسنن بودند؛ تحت تأثیر این واقعه قرار گرفته و شیعه شدند.(زیرا این واقعه با مذهب تشیع تطبیق می کرد) خود آن جلوتر از آنها به مذهب تشیع اعتقاد پیدا کرد.(1)

مشابه سفید شدن موی سر با دیدن عذاب قبر را می توانید از اینجا درباره نکیر و منکر مطالعه نمایید.

کای قوم اینکه ببینید حلال مشکلات است | هم داور ممات است، هم معنی حیات است
هم بحر لایزال است، هم کشتی نجات است | آیات را سراسر، تفسیر بر نکات است (2)

1. معاد شناسی؛ علامه سید محمد حسین تهرانی، ج 3 ص 110
2. حافظ

داستان سفید شدن موی سر با دیدن عذاب قبر تهیه شده در تحریریه سایت مسلمان با استفاده از کتاب سلوک عارفانه