بدهکاری عامل سختی و رنج در برزخ

بدهکاری عامل سختی و رنج در برزخ داستانی از کتاب گناهان کبیره شهید دستغیب (ره)

پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) فرمودند: صاحِبُ الدَّینِ مَغلولٌ فی قَبرِه لا یَفُکُّه الا قَضاءُ دَینِه
قرض دار در قبر خویش در غل است و جز پرداخت قرض وی؛ غل او را باز نمی کند. (نهج الفصاحه ح 1829)

یکی از علما نقل می کرد که هنگام فوت پدرم؛ در نجف اشرف مشغول تحصیل بودم؛ و کارهای پدرم به یکی از برادرانم واگذار شده بود و مرا هیچ اطلاعی از گزارش های آنها نبود؛ چون هفت ماه از فوت پدرم گذشت؛ مادرم در اصفهان درگذشت؛ و جنازه اش را به نجف اشرف حمل نمودند.

در آن اوقات؛ شبی پدرم را در خواب دیدم و گفتم: شما در اصفهان فوت کردید؛ چگونه الان در نجف اشرف هستید؟ گفت: پس از فوت مرا به اینجا آوردند.

پرسیدم: آیا مادرم نزد شماست؟ گفت: در نجف است؛ لکن در مکان دیگری است؛ دانستم که مادرم هم درجه پدرم نیست؛ سپس گفتم: حال شما چطور است؟ گفت: در شدت و سختی بودم؛ ولی الان بحمدلله راحتم.

تعجب کردم و گفتم: آیا شما با این مقام و مرتبه بالا گرفتار بودید؟ گفت: بله؛ حاج رضا پسر آقابابا مشهور به «مغلبه» طلبی از من داشت و مطالبه می کرد؛ به همین خاطر حالم بد بود.( بدهکاری خود را پرداخت ننموده بود )

از ناراحتی بیدار شدم و شرح خواب خود و ماجرای بدهکاری پدرم را برای برادرم که وصی بود نوشتم و از او خواستم تحقیق کند و ببیند آیا چنین شخصی از پدرم طلب داشته یا خیر؟!

برادرم در جواب نوشت: دفترها را بازرسی نمودم اما اسم حاج رضا جزء طلبکاران نیست و پدر به این شخص بدهکاری ندارد؛ دوباره به برادرم نوشتم: آن شخص را پیدا کن و از خودش بپرس که آیا از پدرم طلب داشته است؟

برادرم در جواب نوشت: از او پرسیدم؛ گفت: بله، پدرت به من بدهکاری داشت و من از او هجده تومان طلب داشتم و به جز خداوند هیچ کس از آن مطلع نبود؛ پس از فوت آن مرحوم، از شما سؤال کردم که آیا اسم من هم جزء طلبکاران وی هست یا نه؟! شما گفتید: خیر نیست و پدرم به شما بدهکاری ندارد! من هم سندی نداشتم و راهی برای اثبات طلب خود نداشتم؛ خیلی دلتنگ شدم که چرا آن مرحوم طلب مرا در دفتر خود ثبت ننموده اند!

پس خواستم آن مبلغ را به او بدهم اما قبول نکرد؛ وی گفت: او را حلال نمودم.(1)

شاهین اجل سخت به پرواز فتاد | غافل مشو از خویشتن ای مرغ هوس ها (2)

1. کتاب گناهان کبیره ج 2 ص 20
2. دیوان لامع ص 503

تهیه شده در تحریریه سایت مسلمان با استفاده از کتاب سلوک عارفانه