پلورالیزم دینی از دیدگاه اسلام

پلورالیزم دینی از دیدگاه اسلام – آیا همه مذاهب به جز اسلام باطل هستند؟

پلورالیسم (کثرت‌انگاری یا فراوانی) نسبت به دین، نظریه‌ای است که برخی از دانشمندان و متکلمین غربی با تأثیرپذیری از دیدگاه خاصی در پاسخ به بعضی مسائل عقیدتی و همچنین برای حل برخی از مشکلات اجتماعی ارائه می‌دهند.

پلورالیزم دینی یا پلورالیسم دینی در دهه‌ های اخیر با کار جان‌ هیک در جهان مسیحی بالا گرفت. ایشان می‌دید که بسیاری از غیر مسیحی ها تحت تأثیر ادیان دیگر، انسان‌هایی پاک و بی‌آزار بار آمده‌اند، بنابراین گفت: پس نگوئیم که مسیح خداست و فقط به‌ وسیله او می‌توان به بهشت رسید! چرا که اگر قرار باشد تنها گروه مسیحیان به بهشت بروند، پس عمل خیر بقیه چه می‌شود؟

اصطلاح شناخته شده پلورالیزم مأخوذ از فرهنگ غربی است و ابتدا در سنن کلیسایی مطرح بود؛ در مورد شخصی که دارای چند منصب کلیسایی بود اصطلاح پلورالیزم را به کار می‌بردند. اما امروزه پلورالیزم در عرصه فرهنگی بدین معنی است که در یک عرصه فکری و مذهبی، عقاید و روش‌ های گوناگونی مورد قبول باشد . از همین‌جاها بود که بحث پلورالیزم دینی مطرح شد. بنابراین، مفاد پلورالیزم دینی از آثار و کشفیات عصر جدید است.
چندى است که در مطبوعات و نشریات ایران؛ و نیز سخنرانی ها از سوى بعضى افراد مشکوک، تفکر پلورالیزم دینی در باب ادیان ترویج مى شود و تأکید مى گردد که اسلام خوبیهایى دارد و مسیحیت و سایر ادیان و آیین ها نیز خوبیهایى دارند، و باید با دیده احترام و رأفت و تسامح به عقاید دیگران نگاه کرد و همانطور که دوست داریم دیگران به عقیده ما احترام بگذارند و آنها را به دین خود دعوت مى کنیم، به سایرین هم باید حق بدهیم که خود را بر حق بدانند و به سوى دین خود دعوت کنند و عقیده آنها نیز محترم و معتبر است. افرادی امثال سروش، کدیور و غیره از طرفداران پروپا قرص پلورالیزم دینی هستند.*
با این مقدمه به مفهوم پلورالیزم دینی در قرآن و نگاه اسلام بر عاقبت پیروان سایر ادیان پس از ظهور اسلام خواهیم پرداخت.

پرسش : آیا مذاهب دیگر بر حق هستند؟

هرگاه اسلام ناسخ دین هاى دیگر است، چرا در برخى از آیات قرآن، هریک از افراد و ملل جهان را اعم از مسلمان و یهودى و مسیحى و… در صورتى که به خدا ایمان داشته باشد و عمل نیک انجام دهد، اهل نجات مى داند و مى گوید: براى چنین افرادى در روز رستاخیز ترس و اندوهى وجود ندارد، آیا مفادّ این نوع آیات این نیست که همه ملل جهان حتّى پس از طلوع اسلام با شرایط یاد شده، اهل نجات مى باشند و هنوز هم شرایع آنها به قوّت خود باقى است و از درجه اعتبار ساقط نشده اند؟

پاسخ اجمالی پلورالیزم دینی از دیدگاه اسلام :

برخی می گویند: چون آیات قرآن، پیروان راستین هریک از ادیان گذشته را رستگار می داند، پس هنوز آن ادیان منسوخ نشده، بلکه هر یک از آنها راهى به سوى خداست و لزومى ندارد که انسان از شریعت خاصّى مانند اسلام پیروى کند. ولی نامه هاى پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و دعوت هاى پیاپى وى و جهاد طاقت فرساى ایشان با اهل کتاب و همچنین شأن نزول آیه و سخنانى که در این زمینه از پیشوایان بزرگ به دست ما رسیده است، همگى حکایت از آن دارد که این برداشت باطل است.

پاسخ تفصیلی پلورالیزم دینی از دیدگاه اسلام :

لازم است قبلا متون آیات مزبور را ذکر کرده سپس به تجزیه و تحلیل آن بپردازیم.
1- «اِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَ الَّذِینَ هَادُوا وَالنَّصَارَى وَالصَّابِئِینَ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْیَومِ الآخِرِ وَ عَمِلَ صَالِحَاً فَلَهُمْ اَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَلاَخَوْف عَلَیْهِمْ وَلاَهُمْ یَحْزَنُونَ»؛ (کسانى که (به پیامبر اسلام) ایمان آورده اند و کسانى که به آیین یهود گرویدند و نصارا و صابئان [پیروان یحیى] هرگاه به خداو روز رستاخیز ایمان آورند و عمل صالح انجام دهند، پاداششان نزد پروردگارشان مسلّم است و هیچ گونه ترس و اندوهى براى آنها نیست. (هرکدام از پیروان ادیان الهى، که در عصر و زمان خود، بر طبق وظایف و فرمان دین عمل کرده اند، ماجور و رستگارند)).(1)
2- «اِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَ الَّذِینَ هَادُوا وَالصّابِئُونَ وَالنَّصَارَى مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْیَوْمِ الآخِرِ و َعَمِلَ صَالِحاً فَلا خَوْف عَلَیْهِمْ وَلاهُمْ یَحْزَنُونَ»(2) که از نظر معنا چندان تفاوتى با آیه نخست ندارد.
3- «اِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَالَّذِینَ هَادُوا والصَّابِئِینَ وَالنَّصَارَى وَالَْمجُوسَ وَ الَّذِینَ اَشْرَکُوا اِنَّ اللهَ یَفْصِلُ بَیْنَهُمْ یَوْمَ الْقِیامَهِ اِنَّ اللهَ عَلَى کُلِّ شَىْ شَهید»؛ (مسلّماً کسانى که ایمان آورده اند و یهود و صابئان و نصارى و مجوس و مشرکان، خداوند در میان آنان روز قیام تداورى مى کند؛ (و حق را از باطل جدا مى سازد؛) خداوند بر هر چیز گواه (و از همه چیز آگاه) است).(3)
در ابتدا ممکن است چنین تصوّر شود که این آیات مى گویند پیروان هریک از ادیان یاد شده، اگر در عین ایمان به خدا و روز رستاخیز داراى عمل نیک باشند، رستگارند و در نتیجه هنوز ادیان دیگر منسوخ نشده است و اکنون که اسلام براى بشر عرضه شده، به این معنا نیست که پیروى از ادیان دیگر منسوخ گردیده، بلکه هر یک از آیین هاى پیشین راهى به سوى خداست و بشر مى تواند از هر راهى که بخواهد به این مقصد برسد و هرگز لزومى ندارد که از راه شریعت خاصّى مانند اسلام پیروى کند. این مطلبى است که مکرّر از طرف افرادى که مطالعات سطحى در قرآن دارند، مطرح شده است.
ولى باید توجّه داشت اساس تفسیر یک آیه این نیست که از آیات دیگر چشم بپوشیم و ارتباط آیه را از آنها قطع کنیم؛ بلکه باید در کشف مفهوم یک آیه علاوه بر شان نزول، آیات قبل و بعد و سایر آیات قرآن را نیز در نظر داشته باشیم.
هرگاه پس از ظهور آیین اسلام پیروى از آیین هاى دیگر رسمیّت داشت، علاوه بر این که تشریع آیین دیگرى به نام اسلام مورد نداشت، هرگز صحیح نبود که پیامبر اسلام (صلى الله علیه و آله و سلم) نامه هاى تبلیغى به سران و رهبران کلّیّه ملل جهان بنویسد و همه را به آیین خود دعوت کند و آیین خود را یک آیین جهانى و شریعت خویش را خاتم معرفى کند.
نامه هاى پیامبر و دعوت هاى پیاپى وى و جهاد طاقت فرساى مسلمانان با اهل کتاب در زمان پیامبر (صلى الله علیه و آله و سلم) و پس از وى و سخنانى که در این زمینه از پیشوایان بزرگ به دست ما رسیده است، همگى حکایت از آن دارد که با ظهور اسلام دوران رسالت پیامبران پیشین تمام شده و اکنون رسالتى جز رسالت اسلام و نبوّتى جز نبوّت حضرت محمّد (صلى الله علیه و آله و سلم) وجود ندارد.
اکنون باید دید که هدف آیه چیست؟
آیات مزبور دو حقیقت، یکى اجمالى و دیگرى تفصیلى را بیان مى کند.
1- اگر یهود و نصارا به راستى به خدا و قیامت معتقد باشند و ظاهر سازى ننمایند، مى بایست بر طبق تورات و انجیل و سایر کتاب هاى آسمانى خود به پیامبر اسلام (صلى الله علیه و آله و سلم)ایمان بیاورند، زیرا تورات و انجیل به آمدن پیامبر اسلام (صلى الله علیه و آله و سلم) بشارت داده و علائم او را بیان نموده اند بطورى که آنان پیامبر را مانند فرزندان خود مى شناختند.(4)
جالب این که قرآن مجید این حقیقت را در سوره مائده پیش از آیه مورد بحث بیان کرده و مى فرماید:
«قُلْ یَا اَهْلَ الْکِتابِ لَسْتُمْ عَلَى شَىْ حَتَّى تُقِیمُوا التَّورَاهَ وَالاِنْجِیلَ وَ مَا اُنْزِلَ اِلَیْکُمْ مِنْ رَبَّکُمْ»؛ (اى اهل کتاب! شما هیچ آیین صحیحى ندارید، مگر این که تورات و انجیل و آنچه را از طرف پروردگارتان بر شما نازل شده است، بر پا دارید).(5)
ناگفته پیداست، مقصود از به پا داشتن این کتاب هاى آسمانى، عمل به محتویات آن است؛ و یکى از محتویات این کتاب ها نبوّت پیامبر اکرم (صلى الله علیه و آله و سلم) و رسالت جهانى او مى باشد که در این کتاب ها وارد شده و بارها قرآن به آن اشاره کرده است. اگر آنان به راستى به خدا و روز رستاخیز ایمان داشته باشند، باید به رسالت جهانى پیامبر اسلام که جزء تعالیم خدا در کتب عهدین است، نیز ایمان داشته باشند، در این صورت جزء مسلمانان مى باشند و قطعاً ماجور خواهند بود.
خلاصه: ایمان به خداو روز رستاخیز، از ایمان به کتاب هاى آسمانى و تعالیم آنها که از آن جمله نبوّت خاتم پیامبران است جدا نیست و چنین فردى دیگر نمى تواند به اصطلاح مسیحى شود، بلکه یک فرد مسلمان خواهد بود.
2- با در نظر گرفتن آیات پیش از این آیه در سوره بقره روشن مى شود که این آیه مربوط به آن دسته اى از اهل کتاب است که در دوره پیامبران پیشین به راستى به خدا ایمان آورده و به روز رستاخیز معتقد بودند و به دستورهاى آیین خود در آن زمان عمل مى کردند؛ در مقابل آنها بعضى دیگر از جادّه توحید سرباز زدند و به عبادت و پرستش گوساله پرداختند و وقاحت را به جایى رسانیدند که صریحاً به موسى مى گفتند: تا خدا را با دیدگان خود نبینیم هرگز او را عبادت نمى کنیم. بنى اسرائیل بر اثر چنین رفتارهاى ناشایست، دچار خشم الهى گردیده چنان که در آیه ما قبل مى فرماید: و مُهر ذلّت و نیاز، بر پیشانى آنها زده شد و باز گرفتار خشم خدایى شدند؛ چرا که آنان نسبت به آیات الهى، کفر مى ورزیدند و پیامبران را به ناحق مى کشتند. اینها به خاطر آن بود که گناهکار و متجاوز بودند.(6)
در این جا خداوند براى رفع اشتباه و این که حساب آن دسته از اهل کتاب که به راستى به خداوند ایمان داشتند و روز رستاخیز را باور نموده و عمل صالح داشته اند از دیگران جداست و در روز رستاخیز اهل نجات بوده و براى آنان اندوه و غمى نخواهد بود، آیات مزبور را بیان فرموده است.
در این صورت، آیه مخصوص آن دسته از اهل کتاب خواهد بود که در اعصار پیشین، زندگى مى کردند و قبل از بعثت پیامبر اسلام (صلى الله علیه و آله و سلم) در گذشته بودند و ارتباطى به عصر رسالت پیامبر اسلام ندارد.
شأن نزول آیه نیز این موضوع را کاملا روشن مى سازد که پس از نزول قرآن و بعثت پیامبر اسلام (صلى الله علیه و آله و سلم)، بعضى از مسلمانان در فکر فرو رفتند که اگر راه حقّ و نجات تنها آیین اسلام است، پس تکلیف نیاکان و اجداد ما که بر آیین دیگرى بودند چه خواهد بود؟
در این موقع آیه شریفه نازل شد و رسماً اعلام نمود که تمام کسانى که در عصر خود به خدا و روز رستاخیز و پیامبر زمان خود ایمان آورده و عمل صالح انجام داده اند، اهل نجات خواهند بود و براى آنان نگرانى نیست.
سلمان در نخستین شرفیابى خود به حضور پیامبر اکرم (صلى الله علیه و آله و سلم)، از دوستان و راهبان دیر موصل سخن به میان آورد و در حالى که گروهى دور پیامبر حلقه زده بودند، رو به پیامبر کرد و گفت: تمام راهبان دیر موصل در انتظار بعثت شما به سر مى بردند، ولى متاسّفانه قبل از دیدار شما چشم از جهان فرو بستند.
در این لحظه کسى به سلمان گفت: آنان اهل آتش هستند؛ این مطلب بر سلمان گران آمد، در این موقع آیه مورد بحث بر پیامبر نازل گردید و اعلام داشت آنها که به ادیان حقّ گذشته ایمان حقیقى داشته باشند – اگر چه عصر پر فضیلت پیامبر اسلام (صلى الله علیه و آله و سلم) را درک نکنند – اهل نجات خواهند بود.
خلاصه: کسانى که پیش از اسلام (صلى الله علیه و آله و سلم) به آیین واقعى عصر خود ایمان راسخ داشته اند، در روز قیامت اهل نجات خواهند بود.
در این صورت، این آیه هرگز ارتباطى به افکار نادرستى از قبیل «صلح کل» (پیروان هر مذهبى اهل نجاتند) ندارد و چنین تفسیرى حاکى از بى خبرى از مفادّ آیه و آیات مربوط به آن مى باشد.
گذشته از این، آیه 17 سوره حج کوچکترین ارتباطى به مدّعاى آنان ندارد و مفادّ آن جز این نیست که خداوند در روز رستاخیز میان ملل مختلف عالم داورى خواهد کرد؛ این سخن هرگز گواه بر آن نیست که پیروان همه مذاهب جهان روز قیامت اهل نجات بوده و همگى پویندگان راه حق مى باشند. بنابراین پلورالیزم دینی از دید قرآن مردود بوده و طرفداران پلورالیزم دینی برای فرار از آموزه های اسلامی چنین مطالبی را دنبال می کنند.(7)، (8)و(9)و(10)
پی نوشت:
(1). سوره بقره، آیه 62.
(2). سوره مائده، آیه 69.
(3). سوره حج، آیه 17.
(4). به سوره بقره، آیه 146 و سوره انعام، آیه 20 مراجعه فرمایید.
(5). سوره مائده، آیه 68.
(6). «وَ ضُرِبَتْ عَلَیْهِمُ الذِّلَّهُ وَالْمَسْکَنَهُ باءُوا بغَضَبِ مِنَ اللهِ ذلِکَ بِاَنَّهُمْ کَانُوا یَکْفُرُونَ بِآیاتِ الله وَ یَقْتُلُونَ النَّبیّینَ بغَیْر الْحَقِّ». (سوره بقره، آیه 61)
(7). براى توضیح بیشتر به «تفسیر نمونه» مراجعه فرمایید.
(8). گرد آوری از کتاب: پاسخ به پرسش های مذهبی، آیات عظام مکارم شیرازی و جعفر سبحانی، مدرسه الإمام علی بن أبی طالب(ع)، چاپ دوم، ص 475.
(9). شرح بیشتر این مطلب در کتاب مسلمان شناسنامه ای
(10). با اندکی ویرایش توسط تحریریه سایت مسلمان

منبع:سایت آیت الله مکارم
*وام گرفته با ویرایش از رشد-شبکه ملی مدارس